روزنامه دنیای اقتصاد نوشت:
به گزارش خبرگزاري تسنیم، ولایتی که جمعه بعدازظهر با برنامه شناسنامه شبکه سوم سیما گفتوگو میکرد، ادامه داد: «ما چه کار کردیم که 6 کشور مختلفالجهت که در معدود مسائلی با هم توافق دارند، در مخالفت با ایران به اشتراک رسیدهاند؟» رئیس مرکز تحقیقات مجمع تشخیص مصلحت نظام افزود: «ما اگر با تکتک این شش کشور به اقتضاي تعامل و با آنها مذاکره دو به دو نداشته باشیم، از روش درستی استفاده نکردهایم.»
به گفته رییس مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام، سیاست ایران این است که دیپلماسی را با دیپلماسی پاسخ دهد. ولایتی در ادامه تاکید کرد: ایران در گذشته هم مذاکرهای را که کیفیت آن درست باشد، رد نکرده بود.
مشاور مقام معظم رهبری در امور بینالملل در بخش دیگری از سخنانش گفت: «نزدیک به شانزده سال است که مشاورات مقام معظم رهبری در امور بینالملل را برعهده دارم و اخیرا به عنوان مسوول مرکز مطالعات استراتژیک هم منصوب شدم و در عین حال استاد دانشگاه شهید بهشتی هم هستم.» ولایتی در رابطه با ورودش به عرصه سیاست میگوید: «از زمانی که دبیرستان بودم، به طبابت علاقه داشتم و بر اساس علاقه به سمت پزشکی آمدم. بعد از انقلاب اقتضا کرد و پیشنهاد شد و بنده هم پذیرفتم که وارد عرصه سیاست شوم.» مشاور رهبر در امور بینالملل تاکید کرد که ابتدا از طرف حضرت آیتالله خامنهای که رئیسجمهوری بودند، بهعنوان نخستوزیر به مجلس معرفی شده که رای نیاورده است. سپس به عنوان وزیر خارجه در چهار دولت و به مدت شانزده سال فعالیت داشت. ولایتی توضیح داد: «بلافاصله بعد از اتمام کارم در وزارت خارجه هم به عنوان مشاور مقام معظم رهبری در امور بینالملل منصوب شدم. عملا 32 سال است که در کار سیاست خارجی و بینالمللی کار میکنم.»
وزیر امورخارجه پیشین ایران همچنین در بخش دیگری از گفتوگوی تلویزیونی خود در مورد ورودش به دوره اول مجلس شورای اسلامی، گفت: «حزب جمهوری اسلامی، روحانیت مبارز و سازمان مجاهدین انقلاب ائتلاف بزرگ را تشکیل دادند که من هم جزو کاندیداهای همین ائتلاف بودم. اولین جایی که من را معرفی کرد، جامعه روحانیت بود و حزب جمهوری هم تایید کرد و عضو ائتلاف بزرگ شدم که از این طریق معرفی و به مجلس راه پیدا کردم.»
سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی مخالف نخستوزیری من بود
او در ادامه در مورد علت رای نیاوردن بهعنوان نخستوزیر دولت آیتالله خامنهای گفت: «گروهی در مجلس (سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی) مخالف این موضوع بودند و به دنبال این بودند که شخصی انتخاب شود که با این مجموعه ارتباط داشته باشد. بنده هم فعالیت و تماسی با کسی نداشتم و به اصطلاح لابی با کسی انجام ندادم. در نهایت بنده به مجلس معرفی شدم و این دوستان هم تلاش کردند که این موضوع اتفاق نیفتد.» در آن زمان، آیتاللههاشمی رفسنجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی بودند؛ مطابق توضیحات ولایتی، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام موافق این موضوع بودند و خیلی هم تلاش کردند، اما در طرف مقابل سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی هم تلاش زیادی کردند و برای تکتک نمایندگان وقت گذاشتند و لابی کردند تا به او رای ندهند. مشاور رهبری میگوید: «بعدا هم همین اشخاص برای آقای مهندس موسوی خیلی کار کردند و عملا بدنه کابینه را این افراد تشکیل دادند.» ولایتی همچنین گفت: «من از فعل و انفعال اولیه برای حضورم در پست وزارت خارجه خبر ندارم. از زمان پیروزی انقلاب تا زمانی که بنده وزیر شدم، وزارت امورخارجه در کمتر از سه سال، 7 وزیر و سرپرست داشت؛ یعنی به طور متوسط هر وزیر و سرپرست 5 ماه مسوولیت داشت. وزارت امورخارجه جای بسیار حساسی بود و بسیاری از جناحهای سیاسی سعی میکردند به آن دست پیدا کنند. دولت، حکومت و حضرت امام هم بسیار حساس بودند که هر کسی در وزارت خارجه نباشد. در طول یکی، دو قرن گذشته، بخش عمدهای از لطمات و آسیبهایی که به کشور رسیده به نوع تعاملات بینالمللی بازمیگردد.»
ولایتی که به سبب سابقه طولانیمدت حضورش در وزارت خارجه کاملا نسبت به دستگاه دیپلماسی ایران شناخت دارد، به صورت مختصر به معرفی نخستین وزرای خارجه میپردازد و میگوید: «اسامی وزرای خارجه از زمان حکومت فتحعلیشاه تا بعد از انقلاب در کتابخانه مرکز تحقیقات وزارت امور خارجه وجود دارد که بسیاری از آنها با برخی سفارتخانهها ارتباط داشتند، مثلا اولین وزیر خارجه که به منشیالممالک معروف بود، رضا قلی خان نوایی نام داشت. میرزا عبدالوهاب نشاط اصفهانی هم دومین وزیر امورخارجه ایران بود. میرزا ابوالحسن خان ایلچی هم سومین وزیر خارجه کشور بود که کاملا دستپرورده انگلیسیها بود. او به صورت خانوادگی به انگلیسیها وابسته بود.»
دبیرکل مجمع جهانی بیداری اسلامی ادامه داد که برخی از کسانی که در دولت سرکار آمدند، مثل بنیصدر و قطبزاده، ناباب از آب درآمدند و برخی هم مثل مرحوم شهید رجایی خودی بودند. در این گفتوگو باب صحبت در رابطه با بسیاری از مسائل تاریخی نیز گشوده شد، از جمله اینکه چرا در دورهای مرحوم رجایی به طور همزمان هم نخستوزیر بود و هم سرپرست وزارت امور خارجه. ولایتی در این باره گفت: «زمانی که بنی صدر رئیسجمهور بود و شهید رجایی نخستوزیر، یکی از مسائلی که این دو نفر باهم اختلاف داشتند، وزارت خارجه بود. مجلس مصوبهای تصویب کرد که اگر رئیسجمهور و نخستوزیر نتوانستند در مورد وزارتخانهای توافق کنند، نخستوزیر، سرپرستی آن وزارتخانه را قبول کند. به همین دلیل مرحوم رجایی همزمان هم نخستوزیر بود، هم سرپرست وزارت خارجه.»
16 سال وزارت خارجهام حاصل سفارش رهبری به دولتها بود
علیاکبر ولایتی از آذر ماه 1360 لغایت خرداد 1376، به مدت 16 سال به عنوان وزیر خارجه ایران فعالیت کرد؛ همچنین آغاز دوران وزارت او همزمان بود با دوران نخستوزیری موسوی. خودش در این رابطه اینگونه توضیح میدهد: «زمانی که مهندس موسوی نخستوزیری را برعهده گرفت، طبیعتا باید یک وزیر امورخارجه معرفی میشد که حضرت آقا بنده را معرفی کردند و حضرت امام هم حمایت کردند، لذا در طول این 16 سال سفارش قطعی رهبری نظام به دولتها و مجلس این بود که فلانی وزیر امورخارجه بماند. سال 64 خدمت امام(ره) عرض کردم که اگر موافق باشید، شخص دیگری این مسوولیت را بپذیرد. ایشان فرمودند مصلحت نیست، چون اگر شما عوض شوید، میگویند سیاست خارجی اینها عوض شد.»
ولایتی که یکی از افراد معتمد حضرت امام(ره) و حضرت آیتالله خامنهای محسوب میشود، در رابطه با اعتمادی که نسبت به او و وزارت خارجه وجود داشت، میگوید: «الحمدلله اعتماد رهبری به وزارت خارجه وجود داشت و لذا در مذاکرات 598، ما نقطه به نقطه را سوال میکردیم. اما امام بعد از چند روز از طریق حاج احمد آقا پیغام دادند که به ولایتی بگویید هر طور مصلحت دید، همانطور عمل کند. درواقع در این مذاکرات من اختیار تام داشتم، اما زمانی که با طارق عزیز مذاکره میکردیم، وقتی میخواستیم به نتیجهای برسیم، میگفت باید به بغداد بروم و اجازه بگیرم. البته ما هم چند بولتن از جزئیات مذاکرات تدوین میکردیم و روز به روز در اختیار امام، سران سه قوه، وزرا، نمایندگان مجلس و... قرار میدادیم و سران نظام در جریان جزئیات بودند.»
خاتمی از من خواست وزیر بهداشت شوم
ولایتی در بخش دیگری از این مصاحبه تلویزیونی در رابطه با این مساله که چرا بعد از دوران دولتهاشمی نپذیرفت، وزیر بهداشت شود، گفت: «قبل از پایان دوران وزارتم در وزارت امورخارجه، مقام معظم رهبری امر کردند بنده مشاور ایشان باشم و به همین دلیل بعد از این بنده سمت دیگری را قبول نمیکنم.»
با در نظر گرفتن این موضوع که دوران وزارت خارجه ولایتی همزمان بود با سالهای جنگ تحمیلی عراق علیه جمهوری اسلامی ایران، او در مورد نحوه اداره دیپلماسی جنگ گفت که دیپلماسی جنگ در اولویت نخست قرار داشت و هر فعالیت خارجی هم که انجام میشد مستقیم یا غیرمستقیم به حمایت از جنگ مربوط میشد. دیپلماسی جنگ به دو بخش کلی تقسیم میشود: یکی کارهای سیاسی- بینالمللی و دیگری کمک به تدارکات مربوط به نیازمندیهای کشور که بخش مهم آن تسلیحات بود. رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام ادامه داد: «همه کشورهای صاحب قدرت در دنیا مثل آمریکا، انگلیس، فرانسه، روسیه، چین، آلمان، هلند و... تسلیحات و کارشناس به عراق میدادند و به لحاظ راداری این کشور را پشتیبانی میکردند. در طرف مقابل هیچ کشوری به ما امکانات تسلیحاتی نمیداد و این جزو وظایف ما بود که امکانات تسلیحاتی مورد نیاز را فراهم کنیم.» ولایتی به ذکر خاطرهای از فعالیتهایی که در آن زمان داشت، پرداخت و گفت: «سال 61 سفری به چین داشتم و با وزیر خارجه وقت این کشور دیدار کردیم. بعد از پایان ملاقات رسمی، دقایقی خصوصی باهم صحبت کردیم. به ایشان گفتم شما به عراقیها سلاح میدهید، روسها، آمریکاییها، آلمانیها و... هم به همین صورت عمل میکنند. ما طالب این هستیم که در اختیار ما هم سلاح قرار دهید، تا بین ما و عراق موازنه ایجاد شود. ایشان این موضوع را انکار کرد و من هم اصرار؛ بالاخره گفت که شرکتی در هنگکنگ هست که ارتباطی به ما ندارد، اما ما آدرسش را به شما میدهیم و به آنها هم سفارش میکنیم که به شما سلاح بفروشند.»
وزرای خارجه وقت هنوز از دوستانم هستند
ولایتی طی دوران وزارت و حضورش در دستگاه دیپلماسی، گامهای مهمی جهت بهبود روابط ایران با کشورهای خارجی برداشته که از جمله میتوان به چین اشاره کرد. درواقع به این ترتیب این نخستین جرقههای ارتباط بین چین و ایران بود. حتی چین موشک و هواپیما نیز در اختیار ایران قرار میداد و در زمان ریاستجمهوری مقام معظم رهبری که ایشان به چین سفر داشتند، بین دو کشور قرارداد هستهای صلحآمیز بسته شد. مشاور امور بینالملل رهبری گفت: «در روزهای نزدیک به 17 شهریور 57 که توسط رژیم قتل عام صورت گرفت، رئیسجمهوری وقت چین به ایران سفر کرد و به همین دلیل هم چین خیلی بد نام شد. وقتی من به وزارت امور خارجه آمدم، گفتم ما باید با دنیا ارتباط برقرار کنیم.» ولایتی با بیان اینکه رابطه هم مستلزم رفت و آمد است، تاکید کرد که تا آن زمان هیچ رفت و آمد جدی و دو جانبهای صورت نمیگرفت و اگر رفت و آمدی هم بود، برای برقراری صلح بین ایران و عراق بود. «اولین کاری که من در سال 1360 کردم، این بود که گفتم باید به کشورهای منطقه سفر کنیم. یک عدهای گفتند ما نباید خودمان را ارزان بفروشیم و فکر میکردند سفر به یک کشور برای ما افت دارد.»
وزیر امور خارجه پیشین ایران میگوید، اغلب کسانی که در آن زمان وزیر امور خارجه کشورهای مختلف بودند، هنوز هم از دوستانش هستند. «وقتی این وزرا به ایران سفر میکردند، برای اینکه صمیمت بیشتری بین ما ایجاد شود آنها را شام به منزل خودمان دعوت میکردم یا زمانی که من به جایی سفر میکردم آنها من را برای شام به منزل خود دعوت میکردند.» ولایتی تاکید کرد این صمیمیت باعث شده بود که کارها گاهی با یک تلفن انجام شود. به گفته این دیپلمات کهنهکار، روسها در آن زمان به ایران سلاح نمیدادند، اما با هدایت آنها از برخی کشورهای بلوک شرق مهمات میگرفتیم.
دوبار مانع تشکیل اجلاس عدم تعهد در بغداد شدیم
وزیر امورخارجه هشت سال دفاع مقدس در ادامه مصاحبه تلویزیونی خود گفت: «ما دو نوبت با تلاش وزارت خارجه و هماهنگی با نیروهای دفاعی و در چارچوب سیاستهای نظام، مانع تشکیل اجلاس عدم تعهد در بغداد شدیم و بالاخره صدام حسین مُرد و آرزوی ریاست بر اجلاس عدم متعهدها را با خود به گور برد.» ولایتی تاکید کرد: «ما به کشورهای مختلف نامه نوشتیم و طوری شد که فیدل کاسترو به فکر افتاد و با روسای درجه اول غیرمتعهدها ازجمله خانم گاندی و رئیسجمهور مصر و یوگسلاوی و... مشورت کرد و در نهایت هند میزبان اجلاس غیرمتعهدها شد.»
ولایتی در ادامه توضیح داد: «در پایان اجلاس هند، زمانی که برای میزبانی اجلاس بعدی رایگیری شد، همه کشورها به جز چهار کشور به میزبانی بغداد رای دادند. من از طریق سفیر هند در تهران به خانم گاندی پیغام دادم اگر برگزاری اجلاس هشتم در بغداد به تصویب برسد، من به عنوان وزیرخارجه مصاحبه مطبوعاتی میکنم و خروج ایران از غیرمتعهدها را به این دلیل اعلام میکنم. این پیام به خانم گاندی رسید و ایشان آمدند و پس از مشورتی که با فیدل کاسترو و برخی دیگر از بزرگان داشتند، یاسر عرفات را به دنبال من فرستادند تا وساطت کند که من با عصبانیت از غیرمتعهدها خارج نشوم.»
رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت که در آن مجلس یاسرعرفات شروع به چربزبانی کرد و گفت من اکبر (ولایتی) را از قدیم میشناسم و آدم خوبی است. خانم گاندی هم گفت که شما نگران نباشید، ما تصمیم گیری را به تعویق میاندازیم و شما واکنشی نشان ندهید. ولایتی افزود: «در اجلاس اختتامیه نشسته بودیم و منتظر بودیم، خانم گاندی بیاید و میزبان اجلاس هشتم را معرفی کند. ایشان با همان متانتی که داشتند، آمدند و بعد از قرائت مصوبات گفتند در مورد اجلاس هشتم تصمیم گیری نمیشود. دو سال بعد در اوگاندا راجع به اجلاس هشتم و محل برگزاری آن تصمیم میگیریم.» او اضافه کرد که «در نهایت تیم ایرانی حاضر در اجلاس هم بالا پرید و خوشحالی کردیم. وقتی به خدمت امام آمدیم تا گزارش کار بدهیم، دیدم حضرت امام از آنچه پیش آمده خیلی خوشحال هستند.» ولایتی با بیان این خاطرات به دفاع از دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران در آن زمان پرداخت و گفت که در اجلاس هند فقط دیپلماسی میتوانست، موثر باشد. دیپلماسی باید بجا، با تدبیر، به موقع، با انعطاف و ریسک پذیری همراه باشد.
آلمان اولین کشوری بود که صدام را متجاوز اعلام کرد
از جمله تحولات مهم دیگری که در زمان وزارت خارجه ولایتی به وقوع پیوست، قطعنامه 598 بود. ولایتی در این باره گفت که این قطعنامه ابتدا مورد پذیرش ایران نبود، چون برخی مسائل مانند مشخص شدن متجاوز در آن وجود نداشت. لذا مدتها روی این قطعنامه کار شد و یکی از کشورهایی که نمایندهاش با ایران از نزدیک کار میکرد، کشور آلمان بود. ولایتی ادامه داد: «ما با آلمان رابطه خوبی داشتیم. اولین رجل غربی که اعلام کرد صدام حسین متجاوز است، وزیر امورخارجه وقت آلمان بود که در مصاحبهای رادیویی این موضوع را اعلام کرد و غوغایی در دنیا به راه انداخت.» او با بیان اینکه سفیر آلمان در سازمان ملل متحد برای شکل دهی و اصلاح این قطعنامه با ما همکاری میکرد، تا اینکه این قطعنامه به خواست ما نزدیک شد، افزود: «خیلی روی این قطعنامه کار شد تا به 598 رسیدیم.» ولایتی در نهایت در مورد روش مذاکراتی دولت یازدهم در مورد مساله هسته ای هم گفت:«مبنا این است که ما دیپلماسی را با دیپلماسی پاسخ دهیم. اگر طرف مقابل با تدبیر و پیچیدگی عمل میکند، ما هم باید به همین شکل عمل کنیم.اینکه ما در گذشته مذاکره را رد نمی کردیم، خیلی خوب بود.» ولایتی در پایان خاطر نشان کرد: دولت در حال تلاش و فعالیت است و مردم هم باید کمک کنند تا دولت از این مشکلات بیرون بیاید. در قضیه هسته ای هم باید کمک کرد که دولت از عهده این کار مهم بر بیاید.
انتخابات 76 و حمایت از ناطق نوری
رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام در ادامه مصاحبه تلویزیونی خود در مورد علت حمایت از ناطق نوری در انتخابات 76 هم یادآور شد: «به نظرم میرسید ایشان برای سمت ریاستجمهوری مناسبتر است. البته این موضوع به معنای مخالفت با دیگران نبود و صرفا با شناختی که از آقای ناطق نوری داشتم فکر میکردم، ایشان مناسبتر هستند.» او در مورد حضور در انتخابات سال 84 هم گفت: «آقایهاشمی گفته بودند اگر از بین اصولگرایان فلانی کاندید شود، من نمیآیم. در عین حال گفته بودند که اگر اصولگرایان با کاندیداهای متعدد بیایند، من هم در انتخابات حضور پیدا خواهم کرد که در نهایت ایشان آمدند و من هم انصراف دادم.»
منبع: روزنامه دنیای اقتصاد، 8 دی 92