بسم الله الرحمن الرحیم
جناب آقای دکتر جعفری ریاست محترم شورايعالي
حضار محترم میهمانان عالیقدر
سلام علیکم و رحمه الله و برکاته؛
بار دیگر حضور ارزشمند شما میهمانان عزیز و شخصیتهای گرانقدر جهان اسلام را گرامی داشته و با عرض خوش آمد توفیقات روزافزونتان در خدمت به امت واحدۀ اسلامی را از درگاه ایزد منان مسئلت دارم.
از آخرین نشست این شورا بیش از 10 ماه میگذرد. در این فاصله جنبش بیداری اسلامی در حوزههای مختلف با تحولات بسیار مهمی مواجه بوده است که ارزیابی و تحلیل دقیق آنها میتواند راهگشای آینده این جنبش باشد. بیداری مسلمانان با هدف احیای هویت اسلامی در تاریخ چند ده ساله خود همواره با افت و خیز مواجه بوده است.
ترسیم دقیق بُرداری روند بیداری اسلامی نشان میدهد که علیرغم حرکت سینوسی امّا سمتگیری آن به سوی ترقی و پیشرفت و تعالی بوده است. ناکامیهای مقطعی هرگز نتوانسته است حرکت رو به جلوی آن را با بحران و یا حتی ایستایی مواجه کند.
در هر مقطع تجربهای جدید به کوله بار گرانقیمت تجربیات این جنبش افزوده شد. ارزیابی و تحلیل دقیق شرایط مختلفی که جنبش بیداری اسلام با آن مواجه بوده است میتواند یاریگر آن در مقابله با خطرات و چالشهای پیش رو باشد و البته گاه از دست دادن یک فرصت گرانبها، گرچه موجب تأسف فراوان است امّا در دل خود پندآموز است.
آنچه به اختصار میتوان به عنوان تجربیات این دورۀ بسیار حساس از تاریخ بیداری اسلامی بیان کرد عبارتند از:
1- جریانهای مختلف جنبش بیداری اسلامی گویی که نیازمند شناخت دقیقتری از ماهیت تحولات در منطقه بودند. گرچه جنبش بیداری در حوزههای فرهنگی و اجتماعی از توانمندی ویژهای برخوردار بوده است و در اکثر نبردهای فرهنگی و اجتماعی، اوضاع را به نفع خود فیصله داده و میدهد ولیکن "سیاست ورزی" مقولهای بسیار پیچیده است که باید به دور از سادهانگاری و توهم دستیابی به قدرت بدان پرداخته شود. شناخت دوست و دشمن و پرهیز از اعتماد به دشمنان و یا دستنشاندگان آنان که شاید در ظاهر دوست بنمایند و مقابله مدبرانه و شجاعانه با دشمن از جمله نیازهای یک "سیاستورزی" حکیمانه است.
2- اصلی – فرعی کردن اولویتهای یک خیزش اجتماعی بزرگ امری بسیار ضروری است که اگر به درستی صورت نپذیرد ناخواسته جنبش بیداری را درگیر مسائلی میکند که میتواند همه و یا اکثر تواناییها را به خود مشغول کند و از آمادگی برای مقابله با خطرات اصلی بکاهد.
3- رهبران جنبش بیداری اسلامی در ارزیابی شرایط معمولاً با دقت نظر اوضاع را مورد توجه قرار میدهند و از هرگونه محافظهکاری مفرط، که میتواند مانع از اتخاذ تصمیم عاقلانه و شجاعانه شود پرهیز میکنند. گاه فریفته شدن به ظواهر قدرت که البته هیچ نسبتی با ماهیت قدرت ندارند میتواند کمینگاه مهلکی باشد که نه تنها فرد فریفته شده بلکه همۀ اجزای جنبش را دچار آسیب نماید.
4- دور شدن از اهداف متعالی جنبش بیداری که قدرت آفرین و وحدتبخش است، میتواند به تفرقه نیروهای انقلابی و نهایتاً تضعیف آنان بیانجامد. بیداری اسلامی در تضادی سازشناپذیر با نظام سلطه و صهیونیسم به عنوان نماد ظلم و جنایت تاریخی علیه مسلمانان قرار دارد و هرگونه عدول از این مسیر یقیناً موجب تضعیف و ناکامی خواهد شد. استبدادستیزی و مقابله با ظلم هدف دیگری است که میتواند وحدت امّت را در شرایط سخت و دشوار حفظ کند. پایبندی به این دو هدف متعالی در همۀ شرایط و پرهیز از محافظهکاری در برخورد با آنان میتواند عرصه را بر دشمن تنگ کند.
5- در ارزیابی نیروهای اجتماعی و ساختارهای ایجاد شده توسط نظامهای مستبد و نفوذیهای دشمن نباید توان تخریبی آنان را دست کم گرفت. نمیتوان با تکیه بر ساختارهایی که به هیچ وجه در اختیار شما نیستند با بازماندگان رژیمهای مستبد به مقابله برخاست. لازمۀ مقابله با برخورد بسیار قوی باقیماندههای ساختارهای گذشته برخورد متناسب با آنان و بسیج همۀ امکانات و خلق شرایط مناسب برای جریانهای انقلابی است.
6- اجزای مختلف جنبش بیداری اسلامی در همه حال نیازمند بهرهگیری از تجربیات یکدیگرند. عدم بهرهگیری از این تجربیات که عمدتاً با پررنگ کردن تضادهای مذهبی – نژادی – طائفهای و یا شرایط بومی هر یک از روندها صورت میپذیرد، در حقیقت خواست دشمن این است که این اجزا را از یک توانمندی بسیار ارزشمند محروم سازد.
7- پیراستن جنبش از جریانهای مدعی اسلام که با سر دادن شعارهای افراطی بهانۀ لازم برای ایجاد بستر مناسب اجتماعی در مقابله با بیداری اسلامی را فراهم میسازند، اصلی بسیار مهم است که همواره باید به آن توجه داشت. جریانهای افراطی گاه با ادعای اسلامخواهی و دفاع از مقدسات مذاهب مختلف و در نهایت با تکفیر گروهی از مسلمانان فضای مناسبات میان فرزندان امت واحد را آلوده میسازند و البته پی بردن به ارتباطات مشکوک آنان با دشمنان امت اسلامی کار دشواری نیست. جریانهای مختلف بیداری اسلامی باید با داشتن حسن ظن نسبت به یکدیگر، اختلاف افروزان افراطی و تکفیری را از خود دور سازند.
جنبش بیداری اسلام اساساً نه با اشتیاق دستیابی به قدرت، بلکه با شوق اصلاح امور امت اسلامی و متحد کردن آنان در مقابله با دشمنان پا به عرصۀ وجود گذاشته است. پرواضح است که در این رهگذر دستیابی به قدرت باید با تمهیدات لازم و البته بر هم ریختن ساختارهای قبلی صورت پذیرد؛ تا بتواند "قدرت" را به ابزاری برای خدمت به اهداف متعالی جنبش بیداری اسلامی مبدل کند، نه آنکه به آن به صورت یک هدف بنگرد. البته بسیاری از تجربهها وجود دارد که شما سروران گرامی و بزرگان جهان اسلام بدان دست یافتهاید و با ارائه آنها این مبحث را غنیتر خواهید ساخت.
اینک در شرایطی قرار داریم که فرصتهای بسیار ارزشمندی پیش روی جنبش بیداری اسلامی قرار دارد:
1- اصلی ترین فرصت و دستاورد، همین تجربیاتی است که بخشی از آنها برشمرده شد.
2- خیزش عمومی ملتهای مسلمان حرکتی بازگشت ناپذیر است. اسلامخواهی، استقلالطلبی، آزادیخواهی و استبداد ستیزی که با فرهنگ ایثار و از خودگذشتگی همراه شده است، موج کنونی بیداری اسلامی را به حرکتی بازگشت ناپذیر مبدّل ساخته است. این سرمایه بزرگ و امیدآفرین است چنانکه پیروزی را بسیار نزدیک مینماید.
3- آگاهی روزافزون ملتهای مسلمان به گونهای است که موجب تقویت بنیه بیداری اسلامی و تربیت خیل عظیمی از نخبگان توانمند گردیده است. مجموعه این توانمندیها فرصت ارزشمندی را برای خیزش عمومی ملتهای مسلمان فراهم آورده است که با رشد استقلالطلبی، استبدادستیزی، عدالتخواهی و آزادی خواهی همراه بوده و مآلاً به خواست مردمسالاری اسلامی در منطقه مبدّل شده است.
4- شکسته شدن اقتدار آمریکا به عنوان سردمدار نظام سلطه و رژیم صهیونیستی به عنوان نماد دشمنان امت در منطقه و دلمشغولیهای فراوان نظام سلطه در مناسبات جهانی فرصت دیگری است که فضای مناسبی برای پیشرفت جنبش بیداری اسلامی فراهم میسازد.
5- وجود الگوهای موفق در جریان بیداری اسلامی که توانستهاند پیروزیهای چشمگیری را برای این جنبش محقق سازند، نظیر انقلاب اسلامی ایران، انقلاب اسلامی مردم افغانستان علیه اشغالگران خارجی، مقاومت اسلامی در لبنان، مقاومت قهرمانانه در فلسطین و..... از جمله الگوهای موفق در مقابله با دشمن و فرصتسازی برای خیزش عمومی ملتهای مسلمان هستند که امیدبخش پیروزی در دیگر روندها میباشند.
6- و بالاخره مهمترین سرمایه این جنبش "معنویت" و حرکت تعالی جویانه امت اسلامی است. تکیه بر معنویت میتواند درمان بسیاری از آسیبهای فرهنگی – اجتماعی باشد و قدرت مسلمانان را چنان فزونی خواهد بخشید که بر همۀ دشواریهای سیاسی غلبه یابند. این معنویت است که میتواند "فئه قلیله" را بر "فئه کثیره" پیروز گرداند تا چه رسد به امت اسلامی که اینک اکثریت آن با بیداری و بصیرت در صدد اعتلای کلمه الله است.
امت اسلامی و جنبش بیداری اسلامی با برافراشتن پرچم مبارزه برای آزادی فلسطین و دفاع جانانه از مقاومت علیه رژیم صهیونیستی را پاس خواهند داشت. باشد تا در آیندهای بسیار نزدیک به پیروزیهای بزرگتر دست یابند.