بیان شیوا و صریح علیاکبر ولایتی سبب رغبت مستمع برای شنیدن سخنان بیشتر از دوران قبل از انقلاب و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی میشود. وی آنچنان زیبا به بیان وقایع تاریخی میپردازند که در طول صحبتهای ایشان، گذشتن زمان احساس نمیشود.
علیاکبر ولایتی در گفتوگو با تسنیم به بیان ناگفتههایی از فعالیت گروه والفجر، همزمانی حضور او در وزارت امور خارجه و حضور سید علیاکبر پرورش بر مسند وزارت آموزش و پرورش، نظرات حضرت امام(ره) درباره مرحوم پرورش، خصوصیات رفتاری و حمایتهای استاد از نسل جوان پرداخت.
با توجه به سابقه استاد پرورش در زمان انقلاب و قبل از آن بر آن شدیم تا از علیاکبر ولایتی بیشتر در مورد شخصیت استاد مطلع شویم و از زبان ایشان به برخی از زوایای شخصیتی مرحوم دست یابیم.
تسنیم: دوره آشنایی شما با استاد پرورش به قبل از انقلاب بازمیگردد یا در دوران انقلاب؟
ولایتی: بنده نسبت به مرحوم جناب آقای سید علیاکبر پرورش از قبل از انقلاب بهصورت غیابی ارادت پیدا کردم و آن هم این بود که ایشان در بعضی از محافل دینی روشنفکری جوانان مسلمان تحصیلکرده، سخنرانی داشتند و یکی از سخنرانان و مراجع مهم فکری جوانهای مسلمانی بود که اینها بهدنبال پناهگاهی از نظر فکری میگشتند بنابراین تعدادی از اشخاصی که سخنشان در تهران و شهرستانها مؤثر بود، در جلسات سخنرانی میکردند.
البته این سخنرانیها بدون مانع نبود، یعنی بابت همین سخنرانیها تحت فشار سازمان امنیت زمان شاه ساواک بودند اما ایشان این کار را میکردند و خود مرحوم پرورش جامعیت فکری داشتند و تبحر در علوم دینی، و نیز در تفسیر در ادبیات عرب و ادبیات فارسی تبحر داشتند.
تسنیم: لطفاً کمی از جزئیات شرایط گروهها و رفتارهای سیاسی فعالان انقلابی و سیاسی در آن زمان توضیح دهید؟
ولایتی: بعد از انقلاب هم که آشنایی ما نزدیکتر شد و ایشان و بنده نمایندگان دور اول مجلس شورای اسلامی بودیم، البته بعداً هم تقریباً با هم در دولت آقای موسوی وزیر شدیم، ولی در دولت دوم، تا جایی که یادم میآید، ظاهراً ایشان جایشان را به دیگری دادند.
بهعنوان مثال، مدتی آقای مؤید سرپرست آموزش و پرورش بودند و به هر حال در همه دوران نخست وزیری آقای موسوی که 8 سال بود، ایشان بهعنوان وزیر آموزش و پرورش باقی نماندند، بلکه کنار رفتند یا کنار گذاشته شدند.
"مرحوم پرورش همواره پیرو فرامین امام خمینی(ره) بودند"
ایشان جزو مجموعه یک گروهی بودند و شاید گروه والفجر بود، یکی از این گروههایی که اینها بعداً با هم تلفیق شدند، سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی را تشکیل دادند. من دیگر از آن زمان بعد از انقلاب و ارتباطاتی که بین ایشان و اعضای سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی بود و میزان ارتباطاتشان را با مبارزین پیش از انقلاب آن گروه از مبارزان بیشتر متوجه شدم و این هماهنگیهاشان بهخصوص تا قبل از تجزیه سازمان مجاهدین انقلاب به 2 گروه، شاید تعبیر نادرستی باشد.
آنها به 2 گروه راست و چپ تقسیم شدند که حضرت آیتالله راستی دستوری از حضرت امام رضوان الله تعالی علیه بهعنوان کسی که مورد رجوع این دوستان سازمان مجاهدین انقلاب قرار گیرند، بهعنوان نماینده امام، معلوم شدند، البته در آن جمع بعضی این را نپذیرفتند و خود این محل اختلاف شد.
این دو گروه از هم جدا شدند که طبیعتاً جناب آقای پرورش در همین بخش معتقد به امام و پیروی از دیدگاههای جناب آقای راستی و عضو شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی ایران بود که بنده در آنجا هم در خدمت ایشان بودم. البته ایشان ارتباطاتشان وسیع بود و با رهبران یا اداره کنندگان نهضت قبل و بعد از انقلاب ارتباطات محکمی داشتند.
"ارتباطات استاد پرورش در دوران حضور در کابینه"
تسنیم: در زمانی که شما بهعنوان وزیر امور خارجه بودید، ایشان هم در کابینه در سمت وزیر آموزش و پرورش بودند. لطفاً از دوران ارتباطات و فعالیتهای خود با ایشان در کابینه توضیح دهید.
ولایتی: بعد از اینکه مرحوم رجایی شهید شدند، بنده از سوی حضرت آیتالله خامنهای بهعنوان نخست وزیر معرفی شدم ولی در مجلس رأی نیاوردم، آقای موسوی در مهر سال 60 کابینه اول را تشکیل داد و من در 25 آذر 1360، وزیر خارجه شدم در حالی که قبل از من مرحوم آقای پرورش بهعنوان وزیر آموزش و پرورش بود، ما یک مجموعهای را تشکیل دادیم که در آن زمان مرحوم آقایان عسگراولادی و پرورش، آقایان احمد توکلی، مرتضی نبوی، ناطق نوری که یک مدت وزیر کشور بودند و بنده و در این مجموعه جلسات هماهنگی با هم داشتیم که در کابینه چگونه حرکت کنیم.
در کابینه دوم آقای موسوی تنها کسی که از آن مجموعه قبلی در کابینه ماند، بنده بودم و علتش هم تأکید امام بود که فرموده بودند که فلانی وزیر خارجه بماند. این را خود آقای موسوی به من میگفتند که من هروقت با حضرت امام(ره) ملاقات میکنم از تو احوالپرسی میکند و معنای آن این است که فلانی باید باشد.
تسنیم: در کابینه ارتباطتان با مرحوم پرورش چگونه بود؟
ولایتی: یادم میآید که قبلاً وزارت آموزش و پرورش در پارک ظل السلطان بود که متعلق به همان خاندان بود و این باغ بزرگ و یک خانه خیلی مفصل، محل وزارت آموزش و پرورش شده بود. ما در همان مکان خدمت آقای پرورش میرسیدیم، بعدها آموزش و پرورش به خیابان 30 تیر منتقل شد که خاطرم هم نیست از کی منتقل شد، به این محلی که اکنون در خیابان سپهبد قرنی هست در آنجا بحث میکردیم که مشترکاً چهکار کنیم که یک هماهنگی در داخل کابینه باشد.
"فعالیتهای جمعی استاد پرورش و علیاکبر ولایتی در دوران انقلاب"
تسنیم: و بهجز این جلسات کاری؟ آیا ارتباط دیگری با ایشان داشتید؟
ولایتی: ما با یکدیگر بعضی اقدامات جمعی میکردیم، از جمله همین که قرار شد نامه بنویسیم، نوشتیم امضا کردیم که مورد پسند امام(ره) قرار نگرفت. یادم است انشایش را مرحوم پرورش نوشت و در آن نامه بعد از بسمالله و حمد و ثنا نوشته بودند «بر آنیم» یعنی بر آن هستیم، تصمیم داریم حالا این کلمه بر آنیم مورد توجه من بود و هنوز این کلمه در ذهنم مانده است.
حالا نامه را ببینید [اشاره مصاحبهگر به مضمون نامه مشتمل بر 2 گروه بودن هیئت دولت درباره دولت مردمی یا مردم دولتی و نظر خواستن از امام].
تسنیم: نظر حضرت امام(ره) درباره این نامه چه بود؟
ولایتی: بله، امام از این کار خوشنود نشدند و این کار را نپسندیدند، یعنی در جنگ بود؛ حالا یک عدهای از وزرا که بنده هم بودم در رابطه با کاری که نخست وزیر میکند و دولت انجام میدهند، این طوری یک گروهی و فراکسیون درست کنند در دولت و نظرات خودشان را اینچنین که پنهان هم نمیماند، بیان کنند، سبب تضعیف دولت میشود و صرف نظر از این که چه دولتی باشد، بالاخره در جنگ بوده و نباید از داخل احساس تزلزل میشد.
حضرت امام، جواب نامه ما را مکتوب ندادند ولی مرحوم حاج احمد آقا، مثل اینکه با تک تک افرادی که موافق نامه بودند تماس گرفت، از جمله با من که ما فهمیدیم که امام از این کار خشنود نیستند، بعداً هم فهمیدیم که کار ما کار درستی نبوده یعنی حرف حرف منطقی بود ولی آن روشی را که ما انتخاب کردیم، امام نپسندیدند.
حق با امام(ره) بود برای این که موقعی که جنگ است و درآمد هم خیلی کم بود، مثلاً نفت گاهی سالها به بشکهای7 یا 8 دلار فروخته میشد و گاهی کمتر از 7 دلار، و فقط 4 میلیارد دلار خرج سالیانه جنگ بود، یعنی بخش بسیار مهمی از بودجه صرف دفاع میشد و در آن شرایط دیگر، آن کار مصلحت نبود.
"استاد پرورش میگفت اگر نمیدانید، بگویید نمیدانم"
تسنیم: خاطرهای از استاد در ذهن دارید که بیان کنید؟
ولایتی: جناب آقای پرورش هم یک چیزی که از علامه طباطبایی نقل کردند و من خاطرم هست شاید هم مکرر نقل کردهاند؛ ایشان میگفتند: «ما باید یاد بگیریم کلمه نمیدانم را». میگفت از علامه بارها شده بود که مکرر افراد سؤال میکردند و ایشان درباره چیزی که نمیدانست، کلمه نمیدانم را عنوان میکرد.
در آن جمعی که در دفتر یا اتاق ایشان خدمت میرسیدند، میگفت نمیدانم حالا با همان لهجه آذری میگفتند که یعنی یک آدم بزرگی مثل ایشان برای ما، اینچنین کارهایشان درس است که هرکسی در هر سطحی از تحصیل موقعی که سؤال میکنند و بلد نیست، بگوید نمیدانم. نباید اگر چیزی هم نمیداند همین طوری یک چیزی سر هم کند یا ببافد و در کمالات مرحوم علامه طباطبایی مرحوم آقای پرورش میگفت که ایشان مکرر سؤال که میکردند، میگفت: «نمیدانم».
تسنیم: آیا در زمینه فکری و فعالیتهایی که شما در حوزه خارجه و آقای پرورش در آموزش و پرورش انجام میدادند با یکدیگر مراوده خاصی هم داشتید؟
ولایتی: ایشان بهصورت تخصصی نمیتوانستند کمکی در حوزه بینالملل داشته باشند اما در زمره حامیان اصلی سیاستهای حضرت امام(ره) در قضیه سیاست خارجی بودند.
چون بالاخره همیشه یک عده خودی منتقد روشهای حکومتها و دولتها هستند، ولی بالاخره بعضی در شرایط حتی بسیار حساس بهجای این که یار شاطر باشند بار خاطرند، اما مرحوم آقای پرورش این طور نبودند و میشناسیم آدمهای سرشناسی که این اواخر که از آن طرف فشار صدام بود، از آن طرف فشار آمریکا و اسراییل بود، از این طرف هم به امام فشار میآوردند و میگفتند: شما هر طور شده، بالاخره جنگ را تمامش کنید ولو اینکه بهضرر ما هم تمام میشود و دیگر این ضرر از این بیشتر نیست که هرروز مردم بمباران میشوند.
حالا نمیخواهم این افراد را نام ببرم ولی بعضی از معاریف ما در آن زمان این طور میگفتند، یعنی به امام پیشنهاد میکردند. گاهی گله میکردند که چرا جنگ ادامه دارد، این یا ناشی از بیاطلاعی است یا بدفهمی، برای اینکه در حالی که او در خاک ما هست، ما آتشبس را میپذیرفتیم و تثبیت میشد. ما از ابتدا قبول داشتیم که جنگ هر آنی متوقف شود، دنبالش هم بودیم، منتهی قطعنامههایی که در شورای امنیت سازمان ملل میگذراندند، این بود که "آتشبس، مذاکره"، ما میگفتیم "آتشبس، عقبنشینی به مرزهای بینالمللی"، بعد مذاکره.
اگر آتشبس میکردیم، دیگر جنگی در جبهه نبود، بیشتر جنگجویان هم داوطلبان بسیجی و آدمها در سنین و شغلهای مختلف بودند و موقعی که جنگ متوقف میشد، هریک برمیگشتند سر خانه و زندگیشان. این طرف نیروهای ما مردمی بودند و مشاغل دیگری داشتند که اگر جنگ نبود میرفتند سر زندگیشان و آن طرف ابتدای جنگ صدام 12 لشکر داشت و این اواخر شد 40 لشکر، حتی اگر جنگ داشتیم یا نمیداشتیم، اینها کنار مرز بودند.
به هر حال اگر رها میکردیم و تنور جنگ یا دفاع سرد میشد، آنها در آنجایی که اشغال کرده بودند، میماندند و شاید تا حالا هم میماندند و اصلاً اوضاع منطقه و وضعیت ایران بهگونه دیگری میشد.
تسنیم: از ارتباط مرحوم پرورش با حضرت امام(ره) چیزی به خاطر دارید؟
ولایتی: آقای پرورش مورد اعتماد حضرت امام(ره) و مقام معظم رهبری بودند و با ایشان دوستی سابقهدار داشتند و خیلی صمیمی و نزدیک و وفادار بودند. باید بگویم یکی از این مشخصات که یک مشخصه اصلی و عمومی ایشان بوده و نسبت به تمامی حرکات و افعال و گفتار مرحوم آقای پرورش شمولیت داشت، این بود. اکنون به خاطرم آمد که ایشان در تهران در مسجد قبا سخنرانی میکردند. در اصفهان هم ایشان قبل از انقلاب پناهگاه فکری جوانان و ملجأ بودند. بعد از انقلاب هم بالاخره آنهایی که معروف به خط امامی و آنهایی که تبعیت محض را از نظام ولایت فقیه دارند، جوانها و صنوف مختلف مرحوم آقای پرورش یک تکیهگاهی بودند و من نمیبینم که کسی با آن خصوصیات جای ایشان را بگیرد.
"مرحوم پرورش با هیچکس رودربایستی نداشت"
تسنیم: از خصوصیات رفتاری و اخلاقی مرحوم بیشتر برایمان بگویید؟
ولایتی: بحمدالله اصفهان رجل سیاسی معتقد به انقلاب زیاد دارد ولی ایشان یک جامعیتی داشتند که سابقه مبارزاتیشان بود. همچنین آشنایی به مبانی جمهوری اسلامی و مبانی اسلام، تشیع، مبانی ولایت فقیه و آشنایی با ادبیات فارسی و عرب و مفاهیم و احکام الهی برایشان یک موقعیت استثنایی به وجود آورده بود و در حقیقت یک جامعیتی داشتند.
در عین حال آدم بدون رودربایستی و شجاعی بودند در اظهار مطلب نسبت به هر کسی هر چقدر هم نزدیک بود و دوست اما یک جا اگر به نظرش میرسید که نزدیکترین دوستش دارد کلمهای خلاف مصلحت میگوید، یا راهی را خلاف مصلحت طی میکند بهملاحظه دوستی این طور نبود یعنی ملاحظات دوستی مانع از این نمیشد که ایشان نظرش را بیان کند و طرف را وادار به این کند که در طریق مستقیم بیاید.
بله، ایشان در دولت آقای موسوی شاید بیش از یک بار مثلاً مطلبی مطرح کرد، مخالفت شد، ایشان یک مرتبه بهتعبیر عامیانهاش از کوره در رفت و بلند شد و کتاب و دفترچه و هرچه داشت، زیر بغلش گذاشت و از هیئت دولت، قبل از پایان جلسه با عصبانیت بیرون رفت.
تسنیم: حمایتهای استاد پرورش از نسل جوان انقلابی در آن زمان چگونه بود؟
ولایتی: ایشان در اصفهان بهعنوان یک پناهگاه برای بهویژه جوانان مبارز که واقعاً جوانان متدین و حزباللهی و بچههای بسیجی اصفهان که نیروهای انقلاب بودند، مطرح بودند. بنده معتقدم اصفهان نسبت به بقیه مراکز از امتیازات بالایی بهلحاظ تعداد شهدا و جانبازان و مفقودین برخوردار بوده و هست.
"استاد پرورش نیروهای انقلابی را از بالقوه به بالفعل تبدیل میکرد"
یک زمان ما شمردیم و متوجه شدیم که از مجموعه اعضای کابینه، 13 نفر اصفهانی بودند و در جهاد سازندگی درصدی بالا اصفهانی حضور داشت. در جبهه میرفتید همین گونه بود و وجود اشخاصی مثل مرحوم آقای پرورش که در خط مستقیم انقلاب بودند، در این تشکل و گردهمآوری علاقهمندان به انقلاب یعنی تشکل مؤثر که حالا جنگ است، مؤثر بود.
در دوران جنگ ما داوطلب میخواهیم، وقتی جهاد است، داوطلب میخواهیم و به هر حال ممکن است نیروها بالقوه باشد اما یک کسانی باید باشند این ظرفیتها را از قوه به فعل در بیاورند و ایشان دارای چنین رفتارهایی بود.
حتی بعضی از تفکرات که شاید یک زاویهای داشتند، با نظام ستادشان در اصفهان بود و از آن طرف هم بود که اصفهان بین شهرهای ایران یکی از معدود شهرهایی بوده و هست که در حقیقت بخشی از ستاد بچههای انقلابی است و مرحوم آقای پرورش یک موقعیت بیبدیلی در این رابطه داشت.