به گزارش
پایگاه اطلاع رسانی دکتر علی اکبر ولایتی، مشاور مقام معظم رهبری در امور بین الملل، در کتاب منتخب زندگینامه یکصد و ده چهره از آفرینندگان فرهنگ و تمدن اسلام و بوم ایران «بارقه های آفتاب»،درباره این اندیشمند نوشته است:
«نَظّام در خاندانی از موالی در بصره زاده شد. تاریخ تولد او دانسته نیست. برخی بر اساس شواهدی، تولد او را در حدود 160 قمری دانسته اند. اطلاعات مربوط به زندگی نظّام را یا از جاحظ، شاگرد وفادارش، داریم یا از دشمنان سرسختش که متکلمان اشعری و فقها و محدثان سنی بوده اند. اینان برای ابراز دشمنی خود با او سخنانی درباره اش نوشته اند که باور آنها بسیار دشوار است.
نظّام، ریشه ای غیرعربی داشت و برخی او را اهل بلخ دانسته اند. در بصره رشد علمی یافت و در همان جوانی، به سبب تسلط بر مبانی کلامی و مهارتش در بحث و جدل و مناظره با بزرگان، شهرت فراوان کسب کرد.
او مناظره های فراوانی با دهریان داشته است. نوشته اند که او حافظه ای قوی داشته چندان که، پیش از آموختن خواندن و نوشتن، قران و تورات و انجیل را حفظ کرده است. نیز نوشته اند که در مجلسی با حضور جعفر بن یحیی برمکی اعلام کرد که کتابی از ارسطو را رد کرده است. جعفر برمکی گفت: چگونه آن را رد کرده ای در حالی که درست آن را نخوانده ای؟ و نظّام پاسخ داد: می خواهی کتاب را از آغاز تا انجامش برایت بخوانم یا از پایان آن به آغازش؟ و شروع به خواندن کتاب از حفظ کرد و جعفر برمکی را شگفت زده ساخت.
نوشته اند که در نوجوانی نزد خلیل بن احمد، ادیب و لغت شناس مشهور و واضع علم عروض، شاگردی کرد و از همین جاست که علاوه بر کلام، ادیب و شاعر هم دانسته می شد و احتمالا از آن رو نظّام لقب یافته بود که در سخنوری، فصاحت و بلاغت داشت.
نظام با متفکران و بزرگان ادیان و فِرق گوناگون در عصر خود رابطه داشت و آثار فلسفی بسیاری را خوانده بود. در جوانی با ثنویان رفت و آمد داشت و با سمینه، از فرقه های هندی، معاشر بود. در بزرگسالی با فیلسوفان ملحد نشست و برخاست داشت. با هشام بن حَکَم، متکلم بزرگ شیعی و از اصحاب امام صادق(ع) نیز همنشین بود و برخی نظریات کلامی خود را از او گرفته بود.
تاریخ وفات نظّام را میان 221 تا 231 ق در بغداد نوشته اند. مخالفانش نوشته اند که در حال مستی از بلندی افتاد و جان داد. در برابر، معتزلیان نوشته اند که هنگام جان دادن دعایی می خواند و از خداوند می خواست که جان دادن را بر او آسان سازد.»
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام درباره اندیشه های «نظّام» می نویسد:
«نظّام را مردی با روحیه انتقادی دانسته اند که به عقل بسیار تکیه می کرد. او به شک جایگاهی والا بخشید. در بررسی احادیث، بیشتر به بررسی عقلی معنای روایت می پرداخت تا بررسی سلسله سند(درایت) و مبنایش برای نقد راویان همین بود.
او بسیاری از امور غیبی را، که مردم بدان اعتقاد داشتند، مانند غول و تأثیر جن بر انسان و فال و حتی برخی از معجزات مشهور پیامبر را منکر بود. ویژگی مهم دیگر او تأکید بر آشکارگویی و پرهیز از ابهام در سخن بود.
مهمترین اندیشه های کلامی نظام را به اختصار این گونه می توان بیان کرد:
1. اعتقاد به امکان تجزیه هر جزء تا بی نهایت
2. اعتقاد به متحرک بودن همه اجسام و این که هیچ عرَضی جز حرکت نیست.
3. اعتقاد به این که روح همان حیات است و با مرگ انسان، روح او هم فانی می شود.
4. اعتقاد به این که معجزه بودن قرآن برای آن است که خداوند اذهان را از آوردن نظیر آن ناتوان ساخته است.
5. اعتقاد به این که خداوند همه چیز را یکباره آفریده است و برخی از مخلوقات به تدریج ظاهر می شوند(نظریه کُمون)
6. انکار اعتبار اجماع و قیاس در فقه»
برای خواندن متن کامل این مطلب، به کتاب «منتخب زندگینامه یکصد و ده چهره از آفرینندگان فرهنگ و تمدن اسلام و بوم ایران «بارقه های آفتاب»، جلد اول، چاپ سوم، 1390، انتشارات امیرکبیر» مراجعه فرمایید.