حلاج

حلاج

دربارۀ حسین بن منصور حلاج شخصیت برجستۀ تاریخ عرفان اسلام و ایران سخن‌گفتن آسان نیست. این عارف قرن سوم هجری به جرم ارتداد و زندقه بر دار رفت و از آن زمان تاکنون در مدح و قدح وی بسیار سخن گفته شده است. گروهی او را فقیه و عالم و عامل به احکام الهی می‌دانند که عمر خویش را صرف عبادت و تزکیۀ ‌نفس کرد و چنان با خود مبارزه کرد که انانیت او از میان برخاست و جز خدا نمی‌دید و محو در حق بود.
عین‌القضات همدانی

عین‌القضات همدانی

عین‌القضات همدانی عارفی وارسته و دل‌سوخته بود که طریقت احمد غزالی را پیش گرفته بود. ضمن این‌که در مکتب محمد غزالی غایبانه شاگردی می‌کرد، در آن متوقف نماند و برخلاف غزالی، که منتقد سرسخت فلاسفه بود به شیخ الرئیس عشق می‌ورزید و، در عقلیات و آزاداندیشی، مرشد و مرادش بوعلی بود و، در شجاعت و جسارت در اظهار عقیده، روش منصور حلاج را پیش گرفته بود و از دشمنی‌های حاسدان بیم نداشت. دوستی‌اش با عزیزالدین مستوفی او را مغضوب ابوالقاسم درگزینی وزیر سلطان سنجر، به‌علت دشمنی که وی با عزیزالدین، کرد و آن نامراد هم نقشة قتل وی را کشید و در محضری از حسودان و عوام‌الناس او را به کفر و دعوی الوهیت متهم کرد و فتوای قتل او را از فقهای ظاهربین و وعاظ‌السلاطین عهد سلجوقی گرفت.
شمس‌الدین خفری

شمس‌الدین خفری

شمس‌الدین محمد بن احمد خَفری، فیلسوف و ریاضی‌‌دان و منجم، در غیاب مرحوم محقق کَرَکی، بزرگِ علمای شیعه، به قائم‌مقامی از سوی وی امورات و مراجعات مردم را تصدی می‌کرد. وی از شاگردان صدرالدین دشتکی بود و بنابر قولی از محضر علامه جلال‌الدین دهرانی نیز بهره برده است. یکی از تألیفات وی اشعار اربعه است. او حکمت مَشّاء را نزد صدرالدین دشتکی آموخت و به علت ذوق عرفانی خویش از یک‌سو و بازشدن فضای فکری در عهد صفویه از سوی دیگر در جهت راهیابی و استفاده از اقیانوس بیکران احادیث مأثور و عرفان متخذ از ائمة معصوم (ع) گام‌های اولیة حکمت متعالیه را برداشت.
میرعلی هروی

میرعلی هروی

در عهد تیموریان، هرات با حضور بایسنقر میرزا و سلطان حسین بایقرا و وزیر دانشمند وی، امیر‌علیشیر نوایی، مرکز رشد اعجاب‌انگیز هنر خط، نقاشی، مینیاتور، تذهیب و انواع دیگر هنرهای این حوزه شد. میرعلی هروی یکی از کسانی بود که در این عهد، با حضور او خوش‌نویسی، به‌خصوص نستعلیق، که ابداع میرعلی تبریزی بود، به قلة کمال نزدیک شد؛ چنان‌که میرعماد، بزرگ‌ترین خوش‌نویس ایران و استاد مسلم نستعلیق، در ابتدا به روش او می‌نوشته است. میرعلی برای خوش‌نویسی دستی نیرومند داشته و نوشتن و سنجیدگی و لطافت و استواری و یکسانی حروف را چنان رعایت می‌کرده که تا آن زمان بی‌همتا بوده است.
ناصر خسرو

ناصر خسرو

حکیم ناصر خسرو قبادیانی از جدی‌ترین شعرای اخلاقی و شاه‌گریز و دین‌شعار تاریخ ادبیات فارسی است. هیچ‌کس به قدر او کلامش را در خدمت اعتقادش قرار نداد. از معدود بزرگانی است که در نظم و نثر توأماً سرآمد است. هفت سال در طلب حقیقت از شهر و دیار خود بیرون رفت و به سیر در آفاق و انفس پرداخت و با بسیاری از ارباب ادیان و مذاهب به مباحثه و گفت‌وگو درآمد و پیروان مذاهب گوناگون اسلامی را آزمود و سرانجام سر تعظیم در برابر اهل ‌بیت (ع) فرود آورد، هرچند که با همة عقل و درایت در حوزة فاطمیان مصر توقف کرد و در مسیر حقیقت‌یابی به التقاطی از عقل‌گرایی شیعی و وهم‌گرایی باطنی رضایت داد، برخلاف قرمطیان و باطنیانِ عبادت‌گریز به تقوا روی آورد و در زهد سرآمد عصر بود.
ابوسعید سجزی

ابوسعید سجزی

احمد بن محمد بن عبدالجلیل سجزی، از ریاضی‌دانان و منجمان قرن چهارم و اوایل قرن پنجم هجری، است که بخش مهمی از سال‌های عمر خویش را در شیراز و در کنف حمایت عضدالدولة دیلمی به‌سر برد و بسیاری از تألیفات خود را به نام او موشح کرد. شخصیتی مورد احترام و وثوق بزرگان تاریخ علم در ایران و حتی متخصصان تاریخ علم در غرب بوده است. از جمله ابوریحان بیرونی در کتاب الآثار الباقیهًْ عن القرون الخالیهًْ از او به‌علت تبحر فوق‌العاده‌اش در هندسه با عنوان مهندس نام برده است. وی از سادات علوی و از نواده‌های حضرت امام زین‌العابدین ــ علیه‌السلام ــ است و مرحوم حاج آقا بزرگ طهرانی در الذریعهًْ وی را پیرو مذهب شیعه می‌داند.
حنین بن اسحاق

حنین بن اسحاق

تاریخ پرشکوه جهان اسلام، که یکی از پرفروغ‌ترین ادوار تاریخ بشر است، از آغاز در عرصه‌های گوناگون دانش، چه دانش‌های دینی و چه غیردینی، ظهوری چشمگیر داشت. گزاف نیست اگر ادعا کنیم که بخش عظیمی از گسترة اندیشة بشری با تلاش‌های دانشمندان مسلمان درهم تنیده شده است. اگرچه دوری زبان یونانی از زبان عربی استفاده از متون آن زبان را دشوار می‌ساخت، بزرگانی ذووجهین، که هم پزشکانی حاذق بودند و هم مترجمانی توانمند، راه مسلمانان را برای بهره‌گیری از علم پزشکی یونانی هموار ساختند. به‌حق باید گفت که نمی‌توان از پزشکی اسلامی در قرن‌های نخست هـجری و امـر تـرجـمه سخـن به میان آورد و نـام حـنیـن بن ‌اسحاق، از مشهورترین عالمان ذووجهین آن زمان، را نادیده گرفت. حنین بن اسحاق پزشکی پرآوازه و مترجمی ماهر بود که با ترجمة بسیاری از آثار بقراط و جالینوس و ارسطو به عربی تأثیری شگرف در طب اسلامی نهاد.
ابن واضح یعقوبی

ابن واضح یعقوبی

ابن واضح یعقوبی، مورخ شیعه‌مذهب، از نخستین تاریخ‌نگارانی است که تاریخ‌نویسی را از وقایع‌نگاری تقویمی صِرف درآورد و به آن پایه و مایة علمی داد. دانش تاریخ و جغرافیا را تلفیق کرد و عملاً معارف بشری را ‌در نوشتن تاریخ به‌کار گرفت. امانت‌داری وی در نقل مطالب از منابع موثق و سامان‌دهی عالمانة اطلاعاتِ به دست آمده از مصاحبه‌های حضوری با راویان و شاهدان عینی مثل‌زدنی است؛ افزون بر این، در روزگاری که دشمنان امیرالمؤمنین (ع) از کینه‌شان و دوستان آن بزرگوار از ترسشان جرئت نقل اخبار ائمة معصومین ــ علیهم‌السلام ــ را نداشتند، ابن واضح با شجاعت اخبار شیعه و راهبران تشیع را بیان ‌کرد و واقعة غدیر و حدیث ثقلین را با وضوح تمام در تاریخ خویش آورده است
ابوعلی مسکویه

ابوعلی مسکویه

احمد بن محمد رازی، مورخ و فیلسوف و پزشک و ادیب مشهور شیعه‌مذهب ایرانی، معروف به ابوعلی مسکویه یا مِسکَوَیْه مردی جامع‌الاطراف بود که در محیط علم‌پرور آل‌ بویه بالید و در رشته‌های گوناگون علمی به کمال رسید. دوستان و مخالفان وی، هر دو گروه، بر مقام والای علمی او گواهی داده‌اند. به روایت یاقوت حموی، در معجم‌الأدبا، وی کتابی در پزشکی به نام الجامع داشته و به نقل از ابوریحان، در صیدنه، در داروسازی کتاب فی الادویهًْ المفرده تألیف کرده بود و در حکمت عملی کتاب تهذیب‌الاخلاق و تطیرالاعراق را تألیف کرده است که همین کتاب یکی از دستمایه‌های خواجه نصیرالدین طوسی در کتاب فارسی اخلاق ناصری بوده است.
خواجه عبدالله انصاری

خواجه عبدالله انصاری

خواجه عبدالله انصاری از عرفای بزرگ قدیم است که آثاری شامل وعظ و خطابه و تذکیر و تفسیر و حدیث و کلام و اخلاف و عرفان و معارف الهی و بیان امور و تعالیم طریقت و ترجمۀ حال و نقد اقوال مشایخ صوفیه از او بر جای مانده است. در هر میدانی او استادی توانا و آشنا با فنون ادب و قواعد بلاغت است. او آگاهانه در تغییر شیوههای نثر می‌کوشد تا راه‌های نو را برای آیندگان بگشاید. این تلاش و جستجو نه‌تنها در آرایش نثر و بهره‌گیری از سجع و قرینه و توازن و جناس و کاربرد صنایع ادبی دیگر دیده می‌شود، بلکه در آمیزش نثر و شعر چه در صورت و چه در معنی مشاهده می‌شود.
۴