یوسف بن محمد بن یوسف هروی، مشهور به «یوسفی»، از پزشکان و کاتبان برجستة قرن نهم هجری است که از پایان عهد تیموری تا آغاز عهد صفویه آثار گرانبهایی در طب به زبان فارسی از خود بهجا نهاده است. یوسفی اصالتاً اهل خواف، ناحیهای در خراسان، بود، اما مدتی طولانی از عمر خویش را در هرات گذراند. در اواخر عمر به هندوستان رفت و در دربار ظهیرالدین بابُر و همایون به نام ایشان چندین کتاب تألیف کرد. یوسفی از برجستهترین پزشکانی است که هم در دربار هندیان اجر و قرب داشت و هم شاهان صفوی به او لطف و توجه داشتند. درنتیجه به اعتبار علم پزشکی خود، موجبات دوستی ایرانیان و هند اسلامی را فراهم آورد.
میرزا محمدعلی فرزند میرزاعبدالرحیم تبریزی، معروف به صائب تبریزی، شاعر بزرگ ایرانی بود که در سالهای آغازین قرن یازدهم در اصفهان متولد شد. هر چند بخش مهمی از زندگی خویش را در اصفهان و هندوستان گذراند، تبارش تبریزی است و خود به آن تصریح کرده است: در اواخر عهد جهانگیر، پادشاه گورکانی، از طریق کابل به هند سفر کرد. شیعة اثناعشری بود و این از خلال اشعار او کاملاً هویداست. از جمله شاعرانی است که در زمان خودش به شهرت ملی و منطقهای در ایران و هند و عثمانی دست یافت. شاعری زبردست و باکرامت و خوشخلق و خوشبرخورد بود. محفلش چه در ایران و چه در هند پررونق بود و همواره بسیاری از شعرای مطرح زمانش و همچنین شاعران تازهکار در آنجا حضور داشتند.
مصطفی بن عبدالله معروف به حاجی خلیفه (1017-1067 ق)، دانشمند اهل قسطنطنیه، یکی از برترین و جامعترین و ماندگارترین مجموعۀ دایرهًْالمعارفی دربارۀ آثار مکتوب را به جامعۀ علمی مسلمانان تقدیم کردند. وی با تهیۀ فهرستی الفبایی از آثار عربی و ترکی و فارسی که نظمی منطقی و علمی داشته باشد و نیز افزودن تاریخ درگذشت مؤلفان آن آثار و مشخصکردن جملۀ آغازین هر کتاب گامی بزرگ در کتابشناسی برداشت؛ زیرا تا پیش از او هیچکس چنین نکرده بود. نظم دقیق کتاب او موجب شد پس از او بزرگانی چون اسماعیل پاشا بغدادی راه او را ادامه دهند و با همان انگیزۀ حاجی خلیفه در تکمیل روش ابداعی او بکوشند.
یکی از شاعران برجسته و ممتاز در سبک خراسانی فرخی سیستانی است. وی را باید از بزرگان شعر توصیفی و سبک خراسانی بهشمار آورد که نقش اساسی در تکامل ادبیات فارسی در قرون چهارم و پنجم داشته است و انتخاب او بهمنزلة یکی از چهرههای شاخص بهعلت رتبه و درجة بالای ادبی اوست. اما متأسفانه وضعیت شعر و زندگی شاعران در قرون گذشته چنان بود که آنان، برای حفظ امنیت و گذران زندگی خود، ناچار بودند با امرا و پادشاهان زمان خویش نوعی همزیستی داشته باشند و در مدح و منقبت آنها حداقلهایی را رعایت کنند. متأسفانه فرخی هم در تطهیر پادشاه غلامباره و دغلباز گوی سبقت را از بقیه ربوده بود و مخالفان محمود را، حتی اگر از اولیا باشند، کافر میخواند.
حسانالعجم افضل بدیل (ابراهیم) بن علی خاقانی حقایقی شروانی، از شعرای نامدار ایران و خطّة اران و آذربایجان، نقش اساسی در بازسازی شعر و ادب فارسی پس از یک دورة کمرونق در حد فاصل سبک خراسانی و ظهور سبک عراقی ایفا کرده است. وی تسلط خوبی بر زبان و ادب فارسی و عربی داشت و با علوم زمان خویش نظیر نجوم و پزشکی آشنا بود. خاقانی مسلمانی عالم و متمایل به تشیع اثناعشری و عرفان اصیل و پایبند به فرهنگ ایرانی بود. او ضمن اینکه در آن آشفتهبازار سیاسی قرن ششم، بهویژه نیمة دوم این قرن، ناچار بود برای حفظ امنیت خویش مدح امرا را بگوید تا برای مطالعه و تبادل فکر و تألیف آثار ماندگار در فرهنگ اسلامی و ایرانی و مرزداری فرهنگ ایران اسلامی در حوزة قفقاز و آذربایجان اندک آرامشی بیابد.
ابوریحان محمد بن احمد بیرونی دانشمند جامعالاطراف و محقق و صاحب ابداعات و ابتکارات ارزشمند در حوزههای گوناگون علمی و فرهنگی و همردیف با بزرگانی چون شیخالرئیس و خواجه نصیرالدین طوسی است. این دانشمند عالیقدر از افتخارات تاریخ فرهنگ و تمدن اسلام و ایران است که منزلت وی برای عامة مردم، حتی افراد تحصیل کرده، ناشناخته است. دلبستگی او به تشیع بهویژه هنگام شرح واقعة غدیر و عاشورا و مباهله بیش از پیش آشکار میشود. نمیتوان به ارادت وی به امیرالمؤمنین علی (ع) و اهلببیت ــ علیهمالسلام ــ شک کرد. شاید دوگانه سخنگفتن او از تشیع و تسنن نوعی تقیه برای مصونماندن از تعرض غزنویان متعصب بوده است. همچنین، بهسبب عقلگرایی و اهمیت تعقل در مسائل اعتقادی و علمی، از معتزله در برابر اشاعره دفاع کرد.
دِعبِل خُزاعی شاعر شجاع و ازجانگذشتۀ دوستدار اهل بیت (ع) بود. وی در سال 148 ق در عهد امامت امام جعفرصادق (ع) در قبیلة بنی خزاعه، که از شیعیان امیرالمؤمنین بودند و در صفین به یاری آن حضرت برخاستند، بهدنیا آمد. جد او عبدالله بن بدیل به همراه سه برادر دیگرش عبدالرحمن و محمد و عثمان در صفین به شهادت رسیدند. پدر، جدّ، برادر، عمو و عموزادهاش همگی شاعر بودند و مدح ائمة اطهار (ع) میگفتند. دعبل تعهد خویش به تولای ائمة اطهار (ع) و تبّری از خلفای بنی عباس را با قوّت ابراز میکرد و اشعار فراوانی در مراثی و مدایح اهل بیت (ع) و هجو خلفای عباسی، چون هارون و مأمون و معتصم و واثق و متوکل، سرود. دعبل در طیب، که شهری میان خوزستان و واسط است، به نیزة زهرآلود عامل خلیفه به شهادت رسید.
ابن نفیس پزشک و کاشف گردش ریوی خون و ادیب و عالم منطق و فلسفه و لغت و مورخ و فقیه اهل دمشق بود. ابن نفیس را پس از ابن سینا بزرگترین پزشک تاریخ تمدن اسلامی میدانند. از او کتابها و رسالات متعددی بهجا مانده است که مهمترین کار وی که نام او را در قلة تاریخ پزشکی قرار داد شرحی است که بر بخش تشریح کتاب قانون شیخ الرئیس نوشته است و در آن برای اولین بار گردش خون را شرح داده است. او از افتخارات خویش این را میداند که بهترین موجز را بر قانون نوشته ضمن اینکه در عمل نشان داده که یکی از بهترین شروح بر قانون را نیز او نوشته است.
یکی از بزرگان میرزا ابوالقاسم قائممقام فراهانی بود که وجود با برکتش منشاء خدمات ذیقیمتی در این مرزوبوم شد. وی در برابر آن طوفان برخاسته از غرب که میخواست اساس هویت اسلامی ایرانی این مرزوبوم را ریشهکن کند مردانه ایستاد و سرمشقی شد برای دیگر ابرمردان این سرزمین؛ نظیر میرزا تقی خان امیرکبیر که بخشی از ستون فقرات مقاومت مردم ما در عرصة سیاسی بود. طرفه آنکه اشتغال آن بزرگ به امر سیاست مانع از این نشد که با رسالة جهادیه میان مراجع و مجتهدان شیعه و حکومت پیوندی برقرار کند که با فتوای جهاد خود مردم را تحریض به جهاد علیه کفار روس نمایند و نثر فارسی را، که در کنار مکتب اهلبیت یکی از ارکان مهم هویت ملی ایرانیان است، احیا کند.
علامه طباطبایی بزرگترین شخصیت علمی و فرهنگی جهان تشیع در عصر حاضر بود که در زنده نگهداشتن تفکر صحیح اسلامی و مبارزه با تحریفات و بدعتها و شناساندن اسلام راستین متجلی در مکتب اهل بیت (ع) تلاشهای شایان تقدیر و مهمی داشته است. تفسیر بزرگ المیزان او، تفسیر قرآن به قرآن برگرفته از احادیث و عرفان شیعی و مبتنی بر برهان عقلی است، که در مدتی کوتاه جای خویش را در داخل ایران و جهان اسلام گشود. حضرت علامه در نوشتن این تفسیر زبان بینالمللی اسلامی (عربی) را بهکار برده بود، که البته سریعاً به فارسی ترجمه شد.