جاحظ ادیب و متفکر و منتقدِ اجتماعیِ برجستة مسلمان بود که خصوصیات فکری و علمی او چندانکه شایستة اوست در کشور ما عرضه نشده است. این کتاب کوششی مستقل و جامع است برای شناساندن این شخصیت علمی، دینی، فلسفی به ایرانیان. جاحظ را پادشاه نثر عربی نامیدهاند. هنر منحصر به فرد و بینظیر او در ایجاد ترکیب مستحکم و شگفتآوری است از نظر طنز و جِدّ و علم و ادب و تصویر و حکایت و فلسفه و سفسطه و حقیقت و افسانه و حدیث و شعر و مَثَل و دهها مقوله و داستان. او در موجزنویسی، بهویژه لطایف، مهارتی کمنظیر دارد.
شیخ محمد عبده، ملقب به پرچمدار اصلاح، در نزد اهل سنت، بهخصوص در میان اعرابِ پس از سیدجمال، دومین مصلح شناخته میشود. او یکی از شخصیتهایی است که نه تنها در مصر منشأ نهضتهای اصلاحی بود، بلکه تأثیر افکار و آثار او همة جهان اسلام، بهویژه مغرب، الجزایر، تونس، مراکش، شام، سوریه، لبنان، فلسطین، شبه قارة هند، عراق، ایران را فرا گرفت. در این اثر، زندگینامه و اندیشه و فعالیتهای شیخ محمد عبده بررسی شده است.
دکتر ولایتی در این کتاب به زندگینامه و آثار و نتایج علمی یکی از ستارگان درخشان آسمان دانش پزشکی و داروشناسی اسلامی در قرن ششم هجری، حکیم علامه ضیاءالدین ابومحمد عبدالله بن احمد مالقی نباتی معروف به ابن بیطار، میپردازد تا خوانندگان فرهیخته و اندیشمند با بررسی احوال و آثار او شناختی بیشتر و عمیقتر از سیر دانش گیاهشناسی در اندلس پس از ورود اسلام به این سرزمین دست یابند. ابن بیطار به بسیاری از سرزمینهای اسلامی سفر کرد تا دانش آن سرزمینها را بر اندوختۀ علمی خود بیفزاید.
ابوالقاسم حسن بن احمد عنصری، ملکالشعرای دربار محمود غزنوی، شاعر مُلازم شاهِ هندگشای بود که به ده بیت صد بَرده و بَدره گرفت. در شعر فارسی، کمتر حکایتی است که به اندازۀ حکایت کوتاهکردن موی سرِ ایاز، غلام محمود، و فرونشاندن خشم سلطان آوازه یافته باشد. عنصری قصیدهسرایی چندان پرمایه نبود و آغازگر انحطاط در تصویرسازی شعر فارسی بود، اما در روزگار خود چندان نعمت و ارج یافت که شاعران پس از او به کامرانیاش غبطه میخوردند. عنصری شاعری عقلگرا و حسابگر بود و کمتر نشانهای از شاعرانگی در کار او میتوان دید و از همین روست که او را بیشتر ناظم میدانند تا شاعر. استادی او در نظم و غلبۀ جنبۀ تعقل و استدلال در شعر اوست.
این کتاب نگاهی است به زندگی و آثار آقامحمد بیدآبادی، از شخصیتهایی که ادامۀ حکمت و دانش صفوی، در دوران افشار و زند، مرهون زحمات اوست. آقامحمد در محضر بزرگانی چون میرزا محمدتقی الماسی، از نوادگان شیخ محمدتقی مجلسی، از جمله برترین فقها و علما و حکمای اصفهان، درس آموخت و خود دهها دانشمند و حکیم را تعلیم داد؛ از جمله سیدابوالقاسم رشتی؛ ملا علی نوری؛ ملا محراب عارف گیلانی؛ حاجی محمدابراهیم کلباسی یا کرباسی؛ سیدصدرالدین محمدباقر؛ کاشف دزفولی؛ عبدالرزاق بیگ دنبلی (مفتون)؛ صمدی شهرستانی، و محمد بن عبدالله شهاندشتی لاریجانی شمسآبادی.
ابوعبدالله محمد بن عُمَر، معروف به فخرِ رازی، از بزرگترین متکلمان و فیلسوفان و مفسران ایرانی است. رازی در درجة نخست متکلم بود تا فیلسوف؛ زیرا ویژگی عمدة آثار فلسفی محض او در پیریزی نظام فلسفی از نوع فلسفة ابن سینا یا تکمیل و اصلاح آن نبود، بلکه در ایراد شک در فلسفة مَشّائی بود. او با مواضع خود هم از فلسفه و فلاسفه انتقاد میکرد و هم گاهی با هواداری از آنان سعی میکرد موجبات فهم راحتتر نظریاتشان را فراهم آورد. نقد رازی نشانة جنبة کلامی و هواداری وی از فلسفه نشاندهندة جنبة فلسفی اندیشة او بود. او هرگونه تقلید کورکورانه را نفی میکرد و همواره در پی دستیابی به دیدگاهی مستقل بود.
ابویوسف یعقوب کِندی نخستین فیلسوف اسلامی بود که بسیاری از کتب فلسفی را از زبانهای یونانی و ایرانی و هندی به عربی ترجمه کرد. وی تألیفها و تفسیرهای ارزشمند بسیاری دارد. کندی با حضور مؤثر خود، نقش اساسی و انکارناپذیری در فلسفۀ اسلامی داشته و فلسفۀ اسلامی را با روشی نظاممند و بهطور جدی پیگیری کرده و جلو برده است. نشاط و پویایی فلسفۀ اسلامی در قرنهای بعدی بیشک مدیون کوششهای وی است.
رضا عباسی یکی از اعجوبههای هنر نگارگری است که بهویژه در زمان سلطنت شاه عباس اول، بسیار خوش درخشید و به همین سبب، شاه عباس لقب «عباسی» را به او اعطا کرد. در نقاشی مکتب جدیدی بهنام «مکتب اصفهان» بنیاد نهاد که در آن شیوة کهن نقاشان ایرانی در فضاسازی و نحوة ترکیببندی پیکرههای انبوه جای خود را به نمایش تکچهرهها و تکپیکرههایی با لباسهای فاخر داد. در مصورسازی نیز پا را از نقاشیهای حواشی کتابهای ادبی فراتر گذاشت و ماهیتی مستقل یافت. رضا عباسی در کتابخانة سلطنتی شاه عباس بیشتر نقاشیهای تکبرگی و دوبرگی میکشید. فضاسازیهای ساده و خطوط دَوَرانی دلپذیر و استفاده از حداقل رنگ و گاه طراحی ماهرانة خز لباس و موی ریش و سر مردان شیوة خاص اوست، که هنرمندان بسیاری از آن تأثیر پذیرفتهاند.
عباس میرزا، چهارمین فرزند فتحعلی شاه، از معدود شاهزادگان قاجاری است که نامی نیک از خود برجای گذاشته؛ اگر بگوییم خوشنامترین شاهزادة قاجاری بوده، سخنی به گزاف نگفتهایم. او از همان ابتدای ورود به تبریز کوشید تا اوضاع آشفتة آن شهر و دیگر ولایات آذربایجان را سامان دهد و نقصها را رفع کند و شیرازة گسیختة کارها را منسجم کند. اقامت او در آذربایجان و وقوع دو جنگ سرنوشتساز با روسیه، که به ازدسترفتن بخشهایی از خاک ایران انجامید، او را با کاستیها و معایب نظام اداری کشور آشنا کرد؛ از این رو، درصدد برآمد با اصلاحاتی چند به رفع آنها اقدام کند. برخی از مورخان امروز او را «نخستین معمار بنای نظام جدید ایران» میدانند.
اَندَلُس نام قدیم اسپانیا در دوران تسلط مسلمانان بر این سرزمین است. امتزاج و همسویی دانش بومی اندلس و دانش مسلمانان مهاجر و نیز محتویات کتابخانۀ حکم دوم موجب شد بنایی شکوهمند در پزشکی و جراحی در اندلس پیریزی شود. دانش طب در اندلس رفتهرفته تا بدان پایه رسید که بزرگانی از آن دیار، چون زهراوی اندلسی، به مرتبۀ بزرگترین جراحان جهان اسلام دست یابند؛ مقامی که با بودن دانشمندان متبحر در سراسر اقلیم اسلام دستاوردی بسیار بزرگ و شگرف بود. دکتر ولایتی در این کتاب به زندگینامه و آثار و نتایج علمی زهراوی اندلسی، یکی از ستارگان درخشان آسمان دانش اسلامی، میپردازد تا خوانندگان فرهیخته و اندیشمند با بررسی احوال و آثار او به شناختی عمیقتر از سیر دانش در اندلس پس از ورود اسلام دست یابند.