velayati.ir

تعداد بازدید: ۵۳۷۹
پ
کد خبر: ۷۲۳
تاریخ انتشار: دوشنبه ۱۱ آذر ۱۳۹۲ - 02 December 2013

ميرزا كوچك خان؛ نماد بيداری اسلامی

میرزا کوچک خان، مسلمانی معتقد و مبارزی وطنخواه و نستوه بود و نهضت او خاستگاه دینی و مردمی داشت.

نهضت جنگل به رهبري ميرزا كوچك خان جنگلي در شرايطي شكل گرفت كه جاي جاي سرزمين ايران آماده قيامهاي آزاديبخش براي پايان بخشيدن به حضور بيگانگان و پايان دادن به اوضاع آشفته درون مرزها بود .

نهضت جنگل مقارن با بروز جنگ جهاني اول در سال 1914 شكل گرفت، به رغم اعلام بيطرفي دولت ايران در اين جنگ، بخش عمده سرزمين ايران به اشغال بيگانگان درآمد و استقلال كشور سخت به مخاطره افتاد . در اين زمان، آشفتگي سياسي، عدم وجود دولتمردان لايق و مستقل، سقوط پي در پي كابينه ها و بي ثباتي قدرت سياسي از يك طرف و پريشاني و فقر گسترده از سوي ديگر، چنان فضاي دهشتناكي را بر مقدرات ايران حاكم كرده بود كه احساس مسئوليت هر انسان انقلابي و مؤمن به دين و ميهن خود را چون ميرزا كوچك خان، برمي انگيخت . ميرزا پس از ايجاد ارتباط با تشكيلات اتحاد اسلام در تهران و بحث و مناظره با آنها با اين هدف كه " هر دولتي كه نتواند مملكت خود را از سلطه و اقتدار دشمنان خارجي نجات دهد، وظيفه ملت است كه براي استخلاص وطنش قيام كند ". تصميم گرفت براي پايه ريزي يك نهضت، به سازماندهي نيروها بپردازد .

اتحاد اسلام سازماني در استانبول بود كه با هدف گردآوري مسلمانان زير پرچمي واحد براي مبارزه با استعمار به وجود آمد . مؤسسان آن سيد جمال الدين اسدآبادي، عبدالرضا كواكبي، رشيد رضا و شيخ محمد عبده و عده اي از رجال سياسي و روحاني ايران نظير محمدرضا مساوات، محمد كمره اي، سليمان محسن اسكندري، سيد حسن مدرس و اديب الممالك از اعضاي آن بودند . اتحاد اسلام، كانون اصلي رهبري و مركز ثقل تصميم گيريهاي سياسي، اداري، اجتماعي و نظامي نهضت جنگل بود و حفظ استقلال ايران را تعقيب مي كرد . ميرزا پس از توافق با تشكيلات اتحاد اسلام، از تهران عازم گيلان شد و تشكيلاتي مخفي را به نام " هيئت اتحاد اسلام " پايه ريزي و به تدريج مجاهدان و ياراني را جذب اين تشكيلات كرد. نخستين پايگاه عملياتي نهضت در جنگل تولم ( سه فرسخي شمال غربي رشت ) تأسيس شد و در شوال 1333 ق عمليات خود را با نام اتحاد اسلام عليه نيروهاي اشغالگر آغاز كرد. هدفهاي عمده نهضت با توجه به اوضاع سياسي و اجتماعي آن زمان عبارت بودند از: اخراج نيروهاي بيگانه، برقراري امنيت، رفع بيعدالتي و مبارزه با خودكامگي و استبداد .

ايدئولوژي هيئت بر پايه آنچه كه در ارگان نهضت جنگل، روزنامه جنگل، انتشار يافت، عبارت بود از: حمايت از استقلال كامل كشور بدون مداخله دولت بيگانه، اصلاحات اساسي و رفع فساد در تشكيلات دولتي، نهضت با رهبري ميرزا به تدريج توانست كمكهاي اقشار مختلف مردم را جلب كند، به سازمان نظامي و سياسي قوي تبديل شود و به تهديد فزاينده اي براي نيروهاي اشغالگر، به ويژه نيروهاي روسيه تزاري تبديل شود . گسترش نهضت در ميان دهقانان و حمايت آنان از ميرزا سبب وحشت مالكان بزرگ گيلان نيز شده بود . آنان خواستار دفع و سركوب سريع جنگليها بودند. حمله مشترك نيروهاي روس و فرماندار گيلان( حشمت الدوله ) براي سركوبي نهضت به كرات با شكست مواجه شد.

پايگاه قدرتمند مردمي و اعتقاد راسخ رهبري نهضت به مبارزه سبب اصلي شكست ناپذيري آن بود . نهضت پس از ضربات نظامي سختي كه در حمله قواي دولتي و روس در ماسوله تحمل كرد، به سرعت توانست در ظرف سه ماه تجديد سازمان كند و با تصرف فومنات، كسما قدرتمندتر از گذشته اين بار در برابر دولت مركزي بايستد. پس از انقلاب اكتبر 1917 روسيه و متاركه روسيه از جنگ جهاني اول، دولت انقلابي دستور بازگشت نيروهاي روسي را صادر كرد. در اين ميان انگليس كه بي رقيب مانده و در ايران به قدرت فعال مايشا تبديل شده بود، درصدد برآمد نهضت جنگل را كه كانون اصلي تهديد براي منافع خود مي دانست، از ميان بردارد. به همين منظور عوامل انگليس عده زيادي از اهالي منطقه شمال را به جرم ارتباط با قواي جنگل دستگير و به مناطق ديگر تبعيد كردند. انگليسيها كه در پي دستيابي به منطقه قفقاز و سلطه بر ذخائر نفتي آنجا و نيز به دست آوردن سيادت در درياي خزر و گسيل نيروهاي خود از راه گيلان بودند، با مقاومت جدي رهبري نهضت جنگل مواجه شدند. فرمانده نيروهاي انگليسي، دنسترويل، دستور حمله به مجاهدان جنگل را صادر كرد. نيروهاي انگليس با كمك به فرمانده نيروهاي روسي، پس از شكست مجاهدان جنگل، رشت را تصرف و خودسرانه بدون صلاحديد دولت مركزي، به عزل و نصب مقامات منطقه اقدام كردند. انگليس به منظور استفاده هر چه بيشتر از فرصت به دست آمده ناشي از خلاء نظامي و امنيتي روسيه در منطقه، قرارداد 1919 را طرح و امضا كرد كه البته با اعتراض و مخالفت شديد و گسترده نيروهاي انقلابي و مذهبي در سراسر كشور و از جمله جنگليها مواجه شد . دولت موقت وثوق الدوله كه خود عاقد اين قرارداد ننگين بود، در مقابل، سياست خشونت و وحشت را در پيش گرفت .

سپس وثوق الدوله كه حامي و مجري سياستهاي انگليس بود، به اين نتيجه رسيد كه نهضت جنگل را كه به تهديدي جدي براي منافع انگليس تبديل شده بود، بايد از ميان بر مي داشت . او نخست سياست تطميع ميرزا را در پيش گرفت و به او حكومت گيلان و سواحل درياي خزر را پيشنهاد داد و پس از آنكه از اين سياست نتيجه اي نگرفت و با مخالفت شديد ميرزا روبرو شد . سعي كرد از راه ايجاد نفاق و تشتت در ميان برادران نهضت، آن را از درون تضعيف و مضمحل سازد و تا حد زيادي در پيشبرد اين سياست موفق شد . حاج رضا كسمايي كه با نفوذترين رهبران جنگل پس از ميرزا به شمار مي رفت، به ميرزا خيانت كرد و با اخذ امان نامه از دولت وثوق الدوله، همراه مجاهدان كسما از صف نهضت جنگل جدا شد و براي سركوب ميرزا و نهضت جنگل با دولت همكاري كرد. پس از ايجاد شكاف در نهضت و تضعيف آن، انگليسيها از فرصت پيش آمده بهره گرفته و با ارسال نامه اي از ميرزا خواستند ظرف پنج روز يا اطاعت خود را از دولت وثوق الدوله اعلام دارد و يا ايران را ترك كند كه در اين صورت دولت انگليس حاضر است در بين النهرين به او پناهندگي دهد. آنها به دنبال بهانه اي براي حمله مجدد به جنگليها بودند و همزمان با رد اين پيشنهاد از سوي ميرزا، پس از اعلام اولتيماتوم 48 ساعته براي تسليم جنگليها، نيروهاي انگليس به همراه قواي دولتي، از هوا و زمين به مواضع آنها يورش بردند.

قواي جنگل به رغم مقاومت، شكست خوردند و فومنات را تخليه كردند و راهي شرق گيلان شدند . آنها براي اينكه مردم قرباني جنگ نشوند، از جنگ خودداري كردند و از معركه گريختند . در اين عزيمت دكتر حشمت، يار و ياور نزديك ميرزا كه از ادامه مبارزه خسته شده بود با گرفتن امان نامه با تعدادي از ياران خود تسليم قواي دولتي شد، اما او را امان ندادند و به اتهام جنگ عليه دولت مركزي و پناه دادن به جنگليها و مخالفت با سلطنت در 11 شعبان 1337 ق به دار آويختند. ميرزا با وجود شرايط سخت و اسفبار به پايگاه خود در جنگلهاي فومنات عقب نشيني كرد و با سازماندهي مجدد به مقاومت خود ادامه داد .

دولت مركزي تلاش كرد مجددا ميرزا را تطميع كند، اما سودمند نيفتاد و ميرزا در پاسخ، با اشاره به بي ثمر بودن تلاش حكومت براي تطميع او، از برقراري نظام جمهوري و رهايي ستمديدگان سخن به ميان آورد. در اين اوضاع و احوال ورود كمونيستهاي شوروي به خاك ايران منشأ تحولاتي شد كه نهضت جنگل و رهبري آن را از دست ميرزا خارج كرد. كمونيستهاي شوروي به بهانه سركوبي و استرداد كشتيهاي شورشيان و ضد انقلابيهاي روسيه، وارد گيلان شدند و در آنجا ماندند و با ميرزا كوچك خان ارتباط برقرار و در پوشش ائتلاف و كمك به انقلاب و نهضت جنگل آن را از مسير اصيل و اسلامي آن منحرف و ضربات سختي به اعتبار ديني و اسلامي آن وارد كردند. اين مقطع يعني از 29 شعبان 1338 ق ( 28 ارديبهشت 1299، تاريخ ورود ارتش سرخ به ايران تا 11 آذر ماه 1300 ش، شهادت ميرزا ) دوره افول و انحطاط و سرانجام شكست نهضت جنگل است . ميرزا پس از اشغال انزلي از سوي روسها، بنا به دعوت فرمانده ارتش سرخ در انزلي براي مذاكره با نمايندگان دولت شوروي و حزت عدالت وارد انزلي شد و پس از مذاكره با بلشويكها، موافقتنامه اي را بدين مضمون امضا كرد: عدم اجراي اعمال كمونيسم از حيث مصادره و ضبط اموال و الغاء مالكيت و منع تبليغات . تأسيس جمهوري انقلابي موقتي پس از ورود به تهران و تأسيس مجلس مبعوثان به هر قسم حكومتي را كه نمايندگان ملت بپذيرند. سپردن مقدرات انقلاب به دست اين حكومت و عدم مداخله روسها در آن . هيچ قشوني بدون تصويب و اجازه حكومت زايد بر قواي موجودئ از روسيه به ايران وارد نشود . روسها كالاهاي تجار ايراني را كه در بادكوبه ضبط كرده اند . چون مال ايرانيان است، تحويل اين حكومت دهند . برگزار نمودن كليه مؤسسات تجارتي روسيه در ايران به حكومت جمهوري . نكته مهم در اين موافقتنامه، روحيه استقلال طلبي و ميهن پرستي و مخالفت ميرزا با اصول كمونيسم بود .

او در واقع ائتلاف با بلشويكها را يك ديپلماسي براي تقويت مواضع خود در برابر حكومت وثوق الدوله و اشغالگران انگليسي تلقي مي كرد و سر آن نداشت كه دست از ايران و عقيده خود بردارد و مرام كمونيسم را به عنوان مشي و و ايدئولوژي خود بپذيرد، از همين رو به تدارك يك حمله پرداخت . در حمله نيروهاي دولتي در 22 مهر 1300 به رشت بدون هيچ تصرفي به تصرف آنها درآمد، ولي ميرزا همچنان با وجود خيانت عده زيادي از يارانش به جنگ و گريز در جنگلهاي گيلان ادامه داد و در اوايل آذر ماه با تنها همراهش گائوك آلماني ( هوشنگ ) به سوي خلخال عزيمت كرد و سرانجام بر اثر سرماي جانكاه منطقه، در 11 آذر ماه، 1300 ش به شهادت رسيد.


نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
mahsa
Iran, Islamic Republic of
14 آذر 1392 - 17:14
i was one of mr.Velayati,s fun in the presidential elections so iwould like to know that does he see these comments please tell me.
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربیننده ها