دکتر ولایتی، رئیسمرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت:امروزه علم بسیار توسعه پیدا کرده به همین دلیل می توان گفت کلیت علم تفکیک ناپذیر و برخی دسته بندی ها برای سهولت کار است.
دکتر ولایتی، رئیسمرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام در نشست «ابن سینا پژوهی» در مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص نظام برگزار شده بود گفت: امروزه علم بسیار توسعه پیدا کرده به همین خاطر کلیت علم تفکیک ناپذیر است.اینکه برخی رشته ها را تقسیم بندی مثل تخصص یا فوق تخصص می کنند به خاطر سهولت کار است.
وی افزود: اگر هرکسی بنا به دلایل مختلف مثل استعدادهای شخصی و یا سلیقه یک رشته را انتخاب و فقط همان رشته را مطالعه کند، ارتباط او با سایر علم قطع می شود و بهره لازم وکاملی از علم جامع نمی برد و این بی ارتباطی و کم ارتباطی بین متخصصین مختلف رشته های علمی باعث می شود فایده علم برای جامعه کم شود.
دکتر ولایتی با اشاره به ابن سینا به عنوان دانشمندی که به بسیاری از علوم واقف بود و به نوعی به موضوع بین رشته ای توجه داشته تاکید کرد: شیخ الرئیس کسی بود که در زمان خودش که به حدود هزار سال پیش برمی گردد به بسیاری از علوم از جمله علوم اسلامی، علوم عقلی و نقلی، ریاضیات، علوم تجربی، نجوم و فلسفه مسلط بود. او در زمان خودش اولین نفری بود که باب بین رشته ای بودن را باز کرد و به نوعی نقش مهمی در آشتی دادن میان علوم و رشته های مختلف داشت.
رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام ادامه داد: همانطور که در سخنرانی پروفسور برتولوچی هم اشاره شد ابن سینا اولین نفری است که موضوع مابعدالطبیعه و متافیزیک را بسیار بسط داده اگرچه ارسطو پیش از این به مابعدالطبیعه اشاره کرده بود ولی ابن سینا به شکل کامل تر و مشروح تری به آن پرداختهبه طوری که الهیات مسیحیت و یهودی ها نیز از این بخش آثار او استفاده کرده است.
نویسنده «فلسفه در ایران و جهان اسلام» اضافه کرد: ابن سینا کتاب خود زندگی نامه ای دارد که در آن اشاره کرده حدود 40 بار کتاب ارسطو را خوانده و خیلی خوب آن را متوجه نشده است تا اینکه یک روز وقتی در بازار بخارا قدم می زده به اصرار یک دستفروشی کتاب راز مابعدالطبیعه فارابی را می خرد و بعد از آن به موضوع مابعدالطبیعه و متافیزیک علاقمند و متوجه آن می شود به همین دلیل می توان گفت بعد از ارسطو، فارابی معلم دوم ابن سینا بوده است. البته ابن سینا هیچ گاه معلم زنده و حضوری در مورد موضوع متافیزیک نداشته و همیشه خودش به وسیله متن و کتاب می آموخت.
دکتر ولایتی این جلسه را آغاز یک همکاری خواند و گفت: «مرکز تحقیقات استراتژیک
قصد دارد درزمینه فلسفه اسلامی از شخصیتهای بارز اسلامی و همچنین پژوهشگران این حوزه
برای نشستهای علمی دعوت کند در ادامه این جلسه آموس برتولوچی، استاد دانشگاه پیزای ایتالیا، گفت:
«خوشحالم به کشوری سفر کردم که اخیرا مجری سناریویی سیاسی بوده که برای صلح و
تعامل بینالمللی انجام شده است».استاد دانشگاه پیزای ایتالیا افزود: «دانته به عنوان
شاعر و فیلسوف ایتالیایی در آغاز کتاب کمدی الهی علاقه زیادی به ابنسینا نشان
داده است. او با اشاره به این اندیشمند گفته وی، تأثیر زیادی به عنوان یک فرد
غیرمسیحی بر فلسفه غرب و یونان گذاشته است. دانته معتقد است ابوعلیسینا به عنوان
یک فرد مسلمان توانسته نظریات ارسطو را بسط و گسترش دهد برتولوچی به کتابهای ابوعلیسینا اشاره کرد و گفت: «ابنسینا در
رشتههایی مثل متافیزیک، روانشناسی و پزشکی تأثیر زیادی داشته است. او درباره
متافیزیک که در فلسفه ارسطو نیز عنوان شده نقش بسزایی داشته است. خدا از نظر ارسطو
محرک اصلی محسوب میشود اما ابنسینا توانسته محتوا و ساختارهای نظریه ارسطو را
تغییر شکل و این موضوع را گسترش دهد. این تغییر شکل ماهوی برای بسیاری از فیلسوفان
در جهان اسلام جذاب است و این نوآوری ابنسینا از چشم دانته مخفی نمانده است».او
افزود: «متافیزیک در نوشتههای ابوعلیسینا مؤلفه اصلی کار او محسوب میشود.
همچنین ریاضیات نیز در نظریات او نقش زیادی داشته است. متافیزیکی که ابنسینا
درباره نظریه ارسطو گسترش داده تبدیل به نسخهای انقلابی شده است».استاد دانشگاه
ایتالیا به کتاب «شفا»ی ابوعلیسینا اشاره کرد و گفت: «کتاب شفا مهمترین کار
فلسفی ابنسینا محسوب میشود. این موضوع درباره پیروان او نیز صدق میکند. این
کتاب متعلق به زمانی است که او به بلوغ کامل رسیده بود و از سختترین کارهای ابنسینا
محسوب میشود حتی خود او نیز این کار را مرکز تولیدات فلسفه خود قرار میدهد». او ادامه داد: «نسخهها و ترجمههای زیادی از کتاب شفای ابنسینا
وجود دارد. این کتاب تنها کار او در حوزه فلسفه است که در قرون وسطا به لاتین
ترجمه شده و حتی تأثیر زیادی در فرهنگ عبری داشته است. کتاب شفا دانشنامهای است
که به منطق و ریاضیات نیز میپردازد. این کتاب متکی به نظرات و ایدههای سنتی
فیلسوفهای پیشین ازجمله ارسطو است که در هر بخش مدل خاص خود را در حوزه فلسفه و
علوم پیگیری میکند. جالب است که این کار اصالت خود را حفظ میکند درصورتیکه بخشهای
زیادی به آن اضافه شده است برتولوچی ابنسینا را ارسطوی جدید خواند و گفت: «بسیاری از فلاسفه،
ابوعلیسینا را به نوعی ارسطوی جدید مینامند؛ زیرا کارهای او را بسط و گسترش داده
است. ارسطو یکی از منابع اصلی مطالعات ابنسینا بوده؛ البته تنها منبع او نبوده
است».استاد دانشگاه پیزا افزود: «دانته و ابوعلیسینا در خانواده فیلسوفان قرار
دارند و کارهای آنها مرهون نظریات ارسطو است. البته ابنسینا با نوآوریهایی سنت
فلسفه ارسطو را ارائه کرده و گسترش داده و نقش بیبدیلی در ایجاد این خانواده
فلسفی و همچنین در توضیح متافیزیک داشته است. ابنسینا توانسته الهیات متافیزیکی
ارائه کند که بسیار اسلامی است. این الهیات مبتنی بر خرد و قابل پذیرش برای تمام
متفکران است؛ بنابراین الهیات نه فقط در اسلام بلکه در خارج از این دین نیز مورد
پذیرش است».او گفت: «جالب است که ابنسینا درباره نجوم نیز صاحبنظر بوده و در
حوزههای پزشکی و روانشناسی هم نقش بسزایی داشته است. او یکی از بازیگران اصلی
حوزه بینرشتهای در عصر خود بوده است که توانسته گفتوگویی بینالمللی ایجاد کند
و تعاملی بین شرق و غرب و ارتباطی بین دانش و فلسفه مهیا کند». برتولوچی به نظریات دانته درباره نقش ابنسینا اشاره کرد و افزود:
«از نظر دانته ابنسینا یک منجی معرفی میشود درصورتیکه مسیحی نیست. دانته در
عصری زندگی میکرد که مسیحیت و اسلام از منظر سیاسی و مذهبی مقابل یکدیگر قرار
داشتند؛ اما ابنسینا توانست میان این دو گفتوگویی ایجاد کند که فراتر از مرزهای
سیاسی و جغرافیایی بود. امروز نیز این وظیفه ما است که با ارزیابی این موضوع این
گفتوگو و تعامل بینمذهبی و بین فرهنگی را ایجاد کنیم».او در پایان گفت: «این
خانواده فلسفی باید مانند دوره دانته و ابنسینا گرد هم بیایند و دوباره تعاملهای
فرهنگی ایجاد کنند. امروز این خانواده بیشتر از متافیزیک به اخلاق مشترک توجه
دارند و ما با توجه به فرصتی که ابنسینا برایمان ایجاد کرده، باید به این اخلاق
توجه کنیم و با استفاده از منابع گذشته این تعامل را گستردهتر کنیم».